کد مطلب:31136
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
چرا جهان هستي واقعيت يافته است؟(پ)
سؤال قابل تقسيم به دو پرسش است:
1- فلسفه آفرينش جهان و انسان چيست؟
2- فلسفه عبادت خداوند چيست و فائده آن به چه كسي ميرسد؟
قرآن كريم و روايات اسلامي در مورد فلسفه آفرينش جهان هستي، به طور مبسوط بحث كردهاند و هدفهاي مختلفي را براي آفرينش جهان و انسان بيان نموده اند كه از مجموع آنها استنباط ميشود كه اوّلاً خدا از مجموعه آفرينش، هدفي بس عظيم داشته است و آفرينش بدون هدف و براي سرگرمي لغو است و از حكيم عمل لغو صادر نميشود. خداوند ميفرمايد: ما آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنها است براي بازي نيافريديم.(1) ثانياً با صرف نظر آفرينش آسمانها، در آيات قرآن آفرينش زمين براي انسان دانسته شده است چرا كه آدمي گل سرسبد خلقت الهي و اشرف مخلوقات است و آفرينش زمين و آسمان مقدمه خلقت آدمي است. خدا ميفرمايد: هو الّذي خلق لكم ما في الارض جميعا؛ او خدايي است كه آنچه را در زمين قرار دارد، براي شما آفريد.(2) مقام آدمي آن چنان عظيم است كه زينتها و حيوانات را براي آسايش آدمي آفريده است.(3)
حال اين همه آفرينش براي انسان داراي هدف است، يعني آدمي براي رسيدن به مقصد و هدفي، از آفريدههاي خدا بايد استفاده كند و آن هدف رسيدن به كمال مطلق (كه خداوند است) ميباشد. گوناگوني نعمتها و رنگارنگي آفرينش براي اين هدف است كه انسان آن را در راه وصول حق هزينه كند، همان طور كه ميفرمايند: آنچه را روي زمين است، زينت زمين قرار داديم تا شما انسانها را بيازماييم كه كدام يك نيكوكارتريد.(4)
آفرينش جهان براي انسان صورت گرفته و نعمتهاي الهي براي امتحان و آزمايش آدمي است. آيا از نعمتها جهت عبادت و پرستش خدا استفاده مينمايد تا او را به ساحت رحمت الهي رهنمون نمايد يا اين كه در راه باطل استفاده ميكند و زمينه سقوط خود به جهنّم را فراهم ميكند؟!
پاسخ پرسش دوم: فايده عبادات كه به عنوان فلسفه خلقت انسان ذكر شده، به خالق بر نميگردد، چرا كه او بي نياز مطلق است و هيچ نيازي به عبادت ندارد. اين كه آسمانها و زمين و هر آنچه در اين دو است، تسبيح الهي ميگويند و انسان در مقابل اين همه تسبيح درصد كمي از عبادت را به خود اختصاص ميدهد، پس عبادت انساني هيچ نفعي براي خالق ندارد. نفع عبادت به مخلوق بر ميگردد و همان طور كه در روايتها وارد شده زمينه اسكان در جوار پروردگار را براي آدمي فراهم ميكند. عبادت باعث شكوفايي استعدادهاي عالي انسانيت و رسيدن انسان به كمال و شايستگي و لياقت شايسته خود و حركت در راستاي هدف خلقت، در نتيجه بر آورده شدن هدف خلفت و آفرينش انسان است.
علاوه اين كه آثار فراوان ديگري براي عبادت وجود دارد كه به اختصار ذكر ميگردد:
1- توجه به عبادت، روح را از آلودگي گناه ميشويد (تفسير نمونه، ج 8، ص 371).
2- برترين افتخار بنده راستين خدا بودن است (همان، ج 12، ص 486).
3- عبادات گام هايي به سوي تكامل است (همان، ج 22، ص 218).
4- عبادات شفاعت ميكند (همان، ج 25، ص 259).
البته بايد توجه داشت كه مقصود از عبادت در قرآن، تنها عبادت رسمي مانند نماز و روزه نيست، بلكه مقصود هر عملي است كه انسان را به قرب الهي و شكوفايي استعدادهاي عالي انساني و از جمله كمك و ياري به انسانها ديگر و در مسير خدا بودن برساند كه شامل همه شئون انساني ميشود.
با اين سخن پاسخ سؤال ديگر شما نيز روشن ميگردد كه از شكرگذاري انسانها هيچ نفعي به كردگار نميرسد و همه منافع به خود ما بر ميگردد. چرا كه شكر و سپاس حق نيز عبادت خدا و مربوط به صفت پاك انساني است كه بايد انسان سپاس گزار خوبي و نيكيها و نعمتها باشد و باعث كمال انسان و صفات عالي انساني او ميشود.
پي نوشتها:
1. انبياء (21) آيه 18.
2. بقره (2) آيه 29.
3. نحل(16) آيه 8.
4. كهف (18) آيه 7.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.